بسیارند پروژههای نیمهتمامی که گاه عمرشان به اندازه یک نسل است؛ بدان شکل که میتوان قواره ناتمام و آزاردهنده آنها را در رویاها به نظاره نشست. براساس گزارشهای رسمی دولتی و بر مبنای آنچه معاونت برنامهریزی و نظارت رئیسجمهور منتشر کرده، تنها «در سال 1388 از6320 پروژه عمرانی ملی موجود 7/21درصد(یعنی حدود 1371 پروژه) مربوط به پروژههایی است که قبل از برنامه سوم توسعه شروع شده است»؛ این یعنی زمانی به اندازه حداقل یک دهه پیش. پروژههای بسیاری در کشور وجود دارند که بعد از گذشت سالها هنوز به سرانجام نرسیدهاند ولی باز هم منابع ملی را میبلعند و هیچ بازدهی ندارند.
این روند نیازمند آسیب شناسی جدی است؛ چراکه از بین رفتن فرصتها عامل بازدارندگی کشور در پروسه پیشرفت است. با مدیریتی که در آن« آغاز و اتمام » یک پروژه ملی 2 دهه به طول بینجامد نه میتوان از «سرعت در پیشرفت» سخن گفت و نه میشود اهداف« سند چشمانداز بلندمدت» را محقق کرد. تغییر در این رویکرد، هم نیازمند عزم جدی دستگاههای نظارتی است تا با دقت خود مانع انحراف منابع شوند و هم نیازمند ساخت الگوهای مناسب برای آغاز و اتمام پروژ ه هاست.
از اینرو و با توجه به سابقه تاخیرهای طولانی در بهرهبرداری از پروژههای عمرانی ملی، وقتی پروژهای همانند «بوستان ولایت» در ظرف زمانی کوتاهی(67 روزه) در فاز اول که نزدیک به 70 هکتار است، به نتیجه میرسد این تنها یک پروژه نیست که ساخته میشود بلکه یک الگو هم بنا میشود؛ الگوی مدیریتی که اثربخشی، کارآمدی و بهرهوری تولید و سرمایه را یکجا میخواهد و نمیپذیرد بهترین فرصت خدمت به مردم و شهروندان به اتلاف وقت و منابع تبدیل شود و پیش از آنکه دیگران برای او «زمان» تعیین کنند او خود را «مقید به زمان» برای انجام «سریع و صحیح» پروژ هها میکند و بیش از دیگران، خود پیگیر انجام آن است.
در ادامه همین الگوسازی و در زمانی که هنوز چند روز از افتتاح بزرگترین پارک خاورمیانه در زمانی بسیار کوتاه نگذشته، شهردار تهران شمارش معکوس روز شمار تازهای را کلید زد تا پروژهای سخت و پیچیده مانند تونل صدر- نیایش وارد فاز جدیدی شود. او روز گذشته گفت: «امروز در تونل صدر-نیایش و پل صدر متعهد میشویم که پرتی زمان نداشته باشیم و در 22 بهمن سال 91 پروژه آماده بهرهبرداری شود.» اگر روند تعهد زمانی مدیران به پایان پروژ هها ادامه داشته باشد و اگر این سنت در کشور لحاظ شود آنگاه میتوان امید داشت سرمایههای ملی در پیچ و خم سوء مدیریتها تلف نشود و خاطرات نسلهای پسینی آکنده از ناتمامیها، ناکامیها و ازبین رفتن فرصتها و سرمایهها نباشد.ایران و ایرانی شایسته آبادی و آبادانی است و انجام این مهم محقق نمیشود مگر آنکه مدیران اول از همه زمان را مدیریت کنند.